ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، ۲۵ ساله )


با سلام خدمت شما.
دختری هستم ۲۵ ساله ، تقریبا هشت سالی است با پسری از اقوام دور پدرم آشنا هستم، روابط دوستی خیلی سطحی داشتیم در مدت این سالها، تا اینکه ایشان به خواستگاری ام آمدند،حدودا شش ماه است من نشان شده ی این آقا محسوب میشوم، چند هفته دیگر قرار عقد داریم.من لیسانس و ایشان فوق لیسانس.
در این مدت رسمی شدن رابطه مان متوجه اخلاق های ایشان شدم، ایشان فوق العاده حساس هستند، انتظارات زیادی در باب اینکه همه ی اتفاقات منزلمان را باید برایش توضیح بدهم،دارند. حتی وقتی پدرم به منزل دوستش میرود را انتظار دارند من در جریانش بگذارم.
وقتی که اتفاقی را فراموش کنم بگویم، به من میگویند دروغ گو و پنهان کار هستم، این اتفاق زیاد پیش آمده ، بار آخر گفتند که خسته شدند و دیگر تحمل این وضع را ندارند.
ایشان کمی دچار افسردگی و زیر نظر روانپزشک دارو مصرف میکنند‌.
آقای دکتر بنظر شما آیا ازدواج با این شخص که به من بی اعتماد است صحیح است؟چطور میتوانم اعتمادش را جلب کنم؟خیلی هم بهم علاقه داریم ولی مشکلهایمان بنظر بیشتر می آیند.
ممنون میشم راهنماییم کنین.


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ؛با توجه به اینکه ایشان به دلیل افسردگی زیر نظر روانپزشک دارو مصرف میکنند ،حتما سطح افسردگی و نوع آن را از دکتر ایشان سوال بفرمایید چون افسردگی انواع مختلفی دارد و ممکن است همزمان دچار اختلال شخصیت خاصی باشند که قطعا دکتر روانپزشک ایشان درجریان میباشد پس بهتر است حتما با دکتر ایشان به صورت خصوصی صحبت شود ،و همچنین قبل از اینکه عقد کنید توصیه میشود که با توجه به علائم گزارش شده حتما به صورت حضوری به یک مشاور پیش از ازدواج دلسوز مراجعه کنید تا تناسب بین شما چک شود .شک و تردید نیز مانند هر احساس دیگری، یک احساس طبیعی است، اما بعضی اوقات این حس از حالت عادی خود فراتر می رود. این بدگمانی در ارتباط با همسر بسیار مشکل ساز می شود به طوری که بسیاری از اختلاف های بین زن و شوهرها معلول این بی اعتمادی ها هستند. زندگی کردن با یک فرد شکاک و بی اعتماد و برقراری یک رابطه ی عاطفی باکیفیت با او شاید کمی سخت باشد. ممکن است شما به خاطر اینکه حس بی اعتمادی همسرتان را تحریک نکنید، مجبور شوید که به فردی محتاط و بدون حس شوخ طبعی تبدیل شوید. شاید با این وضعیت مواجه شده اید که هرگونه تلاش شما برای ایجاد رابطه ی صمیمانه با فرد بی اعتماد، از سوی او به عنوان حمله تلقی شده و درنتیجه او یا از شما بیشتر فاصله گرفته و یا با خشم و پرخاشگری شما را از خودش دور کرده است. بنابراین، هر چه شما وقت و انرژی خود را صرف رابطه ی خود با یک فرد بی اعتماد می کنید، پس از مدتی خواهید دید که مورد اعتماد او واقع نشده و هنوز در اول راه مانده اید. شاید موضوع نگران کننده تر این است که فرد بی اعتماد و شکاک در صورت احساس توهین و انتقاد ممکن است دست به واکنش های هیجانی و یا حتی فیزیکی بزند. افراد بی اعتماد ممکن است دائم منتظر خیانت همسرشان باشند، بنابراین اگر با یک فرد بی اعتماد قصد ازدواج دارید ، این احتمال وجود دارد که از سوی او بارها و بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خیانت متهم بشوید.اغلب کسانی که درگذشته، عذاب بدرفتاری و بی اعتمادی را چشیده اند، مجموعه ی پیچیده ای از احساساتی مثل درد، ترس، غضب و سوگ را تجربه کرده اند. در نتیجه روابط فعلیشان هم درد آفرین و تحت تأثیر گذشته است. ازآنجایی که فرد بی اعتماد احتمالاً در دوران کودکی مورد بدرفتاری قرارگرفته و به اطرافیان خود بی اعتماد بوده است، در دوران بزرگ سالی نیز از نزدیک شدن به دیگران و ایجاد رابطه ی صمیمانه با آن ها هراس دارد. آن ها در روابط خود احساس راحتی نمی کنند. دیگران به جای اینکه برایشان اطمینان آفرین و شادی بخش باشند، پیش بینی ناپذیر و خطرناک جلوه می کنند. چنین افرادی فکر می کند که دیگران به آن ها صدمه می زنند، خیانت می کنند و ازشان سوءاستفاده می کنند. پس بایستی در برابر دیگران همیشه حالت دفاعی داشته باشند. اعتماد کردن برای آن ها سخت است، حتی به نزدیکان. این افراد گمان می کنند که دیگران مخفیانه قصد دارند به آن ها آسیب بزنند. حتی اگر رفتار فردی با آن ها خوب، انسانی و احترام آمیز باشد، در ذهنشان به دنبال این مسئله می گردند که انگار کاسه ای زیر نیم کاسه است. این افراد اعتقاد راسخ دارند که سلام گرگ بی طمع نیست. به علاوه این افراد به خودشان و توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودشان هم اعتماد ندارند. آن ها شک دارند به اینکه آن قدر خوب باشند که طرف مقابلشان حاضر باشد با آن ها بماند. بنابراین دائم به دنبال نشانه هایی برای این مقصود طرف مقابلشان هستند.هرچند زندگی با یک فرد بی اعتماد به نظر مشکل می رسد، اما اگر در نهایت تصمیم بر ازدواج با ایشان داشتید این توصیه ها می تواند به داشتن رابطه ای با تنش کمتر با نامزدتان کمک کند:توقعات غیرواقعی نداشته باشید ، درصورتی که بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان تحت تأثیر دوران کودکی اوست، نباید انتظار این را داشته باشید که این مشکل به سرعت رفع شود. گاهی این طور به نظر می رسد که تلاش شما به منظور ایجاد اعتماد و خوش بینی، نه تنها ثمری ندارد، بلکه موجب افزایش خصومت او نسبت به شما شده و شما را بیش ازپیش نسبت به بهبودی شرایط مأیوس می کند. اگر قادر به پذیرش نامزد بی اعتماد خود هستید و همزمان امید به درمان دارید، شرایط بهتری برای تحمل بدرفتاری های ناشی از بی اعتمادی خواهید داشت. باید صبورانه اعتمادش را جلب کنید .برقراری رابطه با چنین فردی و جلب اعتماد او مستلزم عملکرد سنجیده و شکیبایی بسیار است. بنابراین به تدریج و بدون هیچ گونه فشار و یا اجباری وارد رابطه با او شوید و اجازه دهید که او اندک اندک به شما اعتماد کند. به یاد داشته باشید که به نامزد خود در مورد اعتماد فرصت لازم را بدهید و اصرار زودهنگام دراین باره نداشته باشید. برای مثال نگویید:«چرا تو نمی توانی به من اعتماد کنی؟» اگر چنین کنید فرضیه ی نامزدتان مبنی بر اینکه شما فردی انتقادگر هستید، به اثبات خواهد رسید و درنتیجه با شما مقابله خواهد کرد.اگرچه سخت است اما از او خشمگین نشوید . طبیعی است که شما در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنش ها و بدرفتاری های او با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان می دهید. اما مشکل اینجاست که این فرد از آن جایی که به شما بی اعتماد است، دقیقاً انتظار همین رفتار را از سوی شما دارد.لجبازی نکنید . لجبازی کردن شاید روشی برای تخلیه ی هیجان های منفی نسبت به نامزد بدرفتار و بی اعتمادتان باشد؛ اما پژوهش ها نشان داده است که لجبازی و اصرار بر تکرار رفتار نمی تواند چنین مشکلی را حل کند. رفتارهای تلافی جویانه شما سبب می شود که یک بار دیگر نامزدتان به این نتیجه برسد که مثل همه ی افراد دیگر، به شما نیز نمی تواند اعتماد کند. بنابراین از چنین واکنش هایی خودداری کنید. فکر اینکه یک فرد بی اعتماد، مانند کودکی زخمی و هراسان است، می تواند شما را در کنترل خشمتان نسبت به او یاری کند.نامزدتان را مقصر ندانید . به او نشان دهید که او در گذشته مستحق بدرفتاری و سوءاستفاده شدن نبوده است. رسیدن به این نتیجه که بدرفتاری درگذشته به خاطر بد بودن او رخ نداده است؛ می تواند به عزت نفس بیشتر او کمک کند. و در نهایت ،رفتارهای شک برانگیز نکنید . آنچه می تواند بی اعتمادی نامزدتان را بیشتر کند، رفتار مبهم، شک برانگیز و یا غیر صادقانه شماست. برای مثال اگر به دلایل مختلف که برای خودتان موجه است ترجیح بدهید تماس های تلفنی اعضای خانواده، دوستان و یا همکارانتان را در حضور نامزد پاسخ ندهید؛ بدون اینکه برای او توضیح دهید که این کار را از روی عادت و یا به خاطر خجالت انجام می دهید؛ می توانید زمینه ی ایجاد شک و بی اعتمادی را در نامزدتان فراهم کنید.خواهر عزیزم در هر صورت سعی کنید با شناخت نسبی و تحقیق کامل ،تصمیم به ازدواج بگیرید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما